Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-30@19:48:39 GMT

در جلسه امام، ناطق نوری و مهدوی کنی چه گذشت؟

تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۱۴۶۴۵

به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایرنا، آیت الله مهدوی کنی فرمانده وقت کمیته انقلاب اسلامی در کتاب خاطرات خود می‌نویسد:

روز بیست و سوم ماه رمضان بود و ما شب تا صبح بیدار بودیم. ساعت ۷ صبح حاج احمدآقای خمینی تلفن زدند و گفتند امام با شما کار دارند، ساعت ۸ جماران باشید. من تعجب کردم و با این که شب نخوابیده بودم با عجله حاضر شدم و رفتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اختلاف شما با ناطق سر چیست؟

ساعت ۸ صبح بود. امام خیلی منظم بودند و کارهایشان را سر وقت انجام می‌دادند. سر ساعت ۸ که می‌شد زنگ را می‌زدند. اول آقای رسولی تشریف می‌بردند و اگر کار لازمی بود انجام می‌دادند و بعد از چند دقیقه برمی‌گشتند. بعد دیگران خدمت امام شرفیاب می‌شدند. وقتی من حضور امام رسیدم، دیدم آقای ناطق نوری (وزیر وقت کشور) هم تشریف دارند. به من نگفته بودند که آقای ناطق است.

امام فرمودند: اختلاف شما با آقای ناطق چیست؟

من عرض کردم: بنده اصلا اهل اختلاف نیستم. در تمام مراحل انقلاب ملاحظه فرمودید که من اهل دعوا نیستم. دستوری باشد عمل می‌کنم، وظیفه هم باشد انجام می‌دهم. البته گاهی نظراتی دارم که می‌گویم. اما دعوا نمی‌کنم. اگر آقای ناطق با من اختلافی دارد بیان کنند.

بعد امام فرمود: آقای ناطق! شما بگویید ببینم چه می‌گویید؟

آقای ناطق گفتند: من دو سه مطلب را باید خدمت امام عرض کنم. نکته اول این که مسوولیت امنیت کشور با من است لذا باید کمیته‌ها هم زیر نظر من باشد. دوم اینکه من پیشنهاد دادم بچه‌های سپاه و نیروهای سپاه هم در کمیته ها بیایند. تیم‌ها را آنها فرماندهی کنند تا نیروها تقویت شوند. آقای مهدوی اما زیر بار نمی‌روند. سوم اینکه ایشان نمی‌توانند کمیته‌ها را خوب اداره کنند. مدیریتشان ضعیف است و چون نمی‌توانند اداره کنند باید کسی بیاید که بتواند کمیته‌ها را خوب اداره کند.

این وصله نمی‌چسبد

امام فرمودند: شما چه می‌گویید؟

من عرض کردم: اما نسبت به امنیت کشور حق با ایشان است، چون ایشان وزیر کشورند امنیت با ایشان است. خودشان هم شاهد هستند که روز اول که آمدند من به ایشان زنگ زدم و گفتم آقای ناطق! امروز مسوولیت با شماست. کسی را بفرستید که کمیته را تحویل بگیرد تا این نیروها بی سرپرست نباشند. آقای ناطق! این طور گفتم یا نه؟ گفت: چرا. و من ادامه دادم: آقای ناطق تقاضا کردند تا پیدا کردن فردی شایسته، شما کمیته را اداره کنید و من تا به حال آن را اداره کرده‌ام.

اما با آمدن نیروهای سپاه در کمیته مخالفم، زیر آن را موجب تضعیف کمیته می‌دانم و این به مصلحت نیست. اما سوم که مدیریت بنده ضعیف است، این حرف خیلی برای من گران تمام شد. من در تاریخ انقلاب اسلامی تا به حال چنین کلمه ای را از دوستان نشنیده بودم. خیلی اشکال در من هست اما واقعا من نمی‌توانم کمیته را اداره کنم؟ نمی دانم چطورشد که آقایان، وزارت کشور را دو دوره به من پیشنهاد دادند. آن هم از طرف مسوولین سطح بالا.

به امام عرض کردم خود جنابعالی هم مرا تایید فرمودید و مجلس با رای بالا به من رای اعتماد داد طوری که هیچ وزیر کشوری به اندازه من رای نیاورده است. چطور می‌شود که حالا من حتی کمیته را هم نمی‌توانم اداره کنم؟ من می‌توانستم یک کشور را اداره کنم، این ضعف مدیریت چطور یک دفعه پیدا شد؟ بعد هم به زور آمدند نخست وزیری را به گردن من گذاشتند. آن هم در موقعی که حزب جمهوری اسلامی منفجر شده و نخست وزیر و رییس جمهور مملکت ترور شده و اوضاع نابسامانی به وجود آمده بود. همه می‌گفتند غیر از مهدوی کنی کس دیگری به درد نمی خورد، حالا چطور است که من الان کمیته را هم نمی‌توانم اداره کنم؟

توصیه امام به اعتراض نکردن

خلاصه خدمت امام عرض کردم این برایم خیلی گران است که چنین حرفی را شنیدم. اگر آقای ناطق می‌گفتند شما باید کنار بروید حرف خوبی بود، درست بود، اما به این صورت درست نبود. جمله دیگری را هم خدمت امام عرض کردم که آن را بازگو نمی‌کنم. در هر حال آن روز خدمت امام عرض کردم اجازه می‌فرمایید من همین الان استعفای خود را تقدیم کنم و کمیته را خدمت آقای ناطق تحویل دهم؟

امام فرمودند: خوب، تو بعد چکار می‌کنی؟ گفتم: خدمت زیاد است، من کار دیگری می‌کنم.

امام مرا نصیحت کردند و فرمودند: مبادا بیرون بروی، منبر بروی.

البته برداشت من از این جمله امام این بود که مبادا در اثر ناراحتی موضع گیری کنید و زبان به اعتراض و انتقاد بگشایید. گفتم: شما خاطر جمع باشید بنده کسی نیستم که بروم و مخالف خوانی کنم. من حتی به آقای ناطق کمک هم خواهم کرد. هر وقت ایشان بخواهد به وی کمک می‌کنم.

نه به اعتصاب!

بالاخره من نامه‌ای به صورت استعفا خدمت امام نوشتم و آن را فرستادم و رسانه ها هم منتشر کردند. به آقای ناطق هم گفتم شما هر وقت خواستید کسی را برای تحویل و تحول کمیته بفرستید. بعد خود ایشان با من مشورت کرد که چه کسی باشد؟

بالاخره دوستانی که بودند بعضی شان را خود بنده معرفی کردم و گفتم این‌ها بد نیستند، در کمیته با ما همکاری داشتند. آقای سالک و آقای علی فلاحیان بودند. خلاصه افرادی که با من همکاری می‌کردند معرفی و با کمیته خداحافظی کردم.

بچه‌های کمیته که الان بعضی‌هایشان سردار شده اند و مقامات بالا دارند گفتند ما اعتصاب می‌کنیم و خدمت امام می‌رویم و اعتراض می‌کنیم. گفتم: خیر، این حرف ها را نداریم، مگر کمیته ارث پدر بنده بوده است که اگر کنار بروم شما بروید اعتصاب کنید. این حرف‌ها یعنی چه؟ کمیته متعلق به انقلاب است و ما هم در خدمت انقلاب بودیم و باز هم هستیم. شما هر کس که در کمیته آمد با او همکاری کنید.

منبع: خاطرات آیت الله مهدوی کنی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

فرهنگ اندیشه و تاریخ ۰ نفر ناصر غضنفری برچسب‌ها محمدرضا مهدوی کنی سید احمد خمینی امام خمینی علی اکبر ناطق نوری علی فلاحیان

منبع: ایرنا

کلیدواژه: محمدرضا مهدوی کنی سید احمد خمینی امام خمینی علی اکبر ناطق نوری علی فلاحیان محمدرضا مهدوی کنی سید احمد خمینی امام خمینی علی اکبر ناطق نوری علی فلاحیان امام عرض کردم خدمت امام عرض آقای ناطق اداره کنم مهدوی کنی کمیته ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۱۴۶۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای کسی که شهر بشاگرد را از گمنامی درآورد | تقدیر رهبر انقلاب از حاج عبدالله والی | تصاویر

دریافت 17 MB

به گزارش همشهری آنلاین، حاج عبدالله والی، مسئول کمیته امداد امام خمینی(ره) و نماینده امام در منطقه محروم بشاگرد بود که با هدف انسان سازی و فقرزدایی به بشاگرد هرمزگان رفت و در مدت ۲۳ سال در آنجا خدمات ارزنده‌ای را انجام داد.

ویدئویی از ماجرای باز شدن پای حاج عبدالله والی به بشاگرد و نحوه کمک رسانی او به مردم را در ویدئو ببینید.

کد خبر 848345 منبع: باشگاه خبرنگاران جوان برچسب‌ها خبر مهم کمیته امداد بندرعباس- استان هرمزگان استان هرمزگان

دیگر خبرها

  • ایران رئیس کمیته کشاورزی «اسمیک» شد
  • ماجرای کسی که شهر بشاگرد را از گمنامی درآورد | تقدیر رهبر انقلاب از حاج عبدالله والی | تصاویر
  • پتروشیمی‌ها برای کمک به رفع مشکل ناترازی انرژی آماده اند
  • صرفه‌جویی جالب به سبک کمیته داوران!
  • برگزاری نخستین جلسه کمیته نظارتی منطقه ۵ اصفهان در ۱۴۰۳
  • معرفی دو گزینه اروپایی سرمربیگری تیم ملی بسکتبال
  • ۲۴۰۰۰ خدمت مشاوره‌ای و روانشناسی به مددجویان کرمانشاهی ارائه شد
  • اشتغالزایی برای ۱۲ هزار و ۴۸۱ مددجوی کمیته امداد آذربایجان‌غربی
  • تسریع در روند رسیدگی به شکایات اتباع و مهاجرین خارجی از طریق کمیته حل اختلاف
  • برگزاری نخستین جلسه کمیته سرمایه‌گذاری بانک دی در سال جاری